مثانه
*مثانه(urinary bladder) عضوی کیسه مانند، توخالی و عضلانی است که ادرار در آن جمع می شود.مثانه در پشت استخوان عانه(پوبیس؛pubis) و در داخل لگن قرار دارد و به وسیله ی لگن محافظت می شود. رباط ها(لیگامان ها)ی مخصوصی، مثانه را در محل خود نگه می دارند. مدخل باریک و داخلی پیشابراه(urethera) در داخل مثانه، گردن مثانه(bladder neck) نامیده می شود. عضلات گردن مثانه، اسفنکتر(sphincter) نام دارند که به طور محکم در دور پیشابراه قرار گرفته اند و از نشت ادرار ممانعت به عمل می آورند. هنگامی که حجم ادرار داخل مثانه به حد مشخصی رسید، مغز، تکانه های عصبی را به اسفنکتر داخلی ارسال می کند و در نتیجه، این اسفنکتر شل می شود.
مغز، همچنین تکانه هایی را به عضلات دِتروسور(detrusor،رشته های پیچیده طولی تشکیل دهنده ی لایه ی خارجی غشای عضلانی مثانه) می فرستد و موجب شل شدن آنها و در نتیجه، رانده شدن ادرار به سمت پایین و دفع آن می شود. با منقبض شدن مثانه، ادرار از طریق پیشابراه دفع می شود. مثانه از یک قاعده، گردن، ردس، یک سطح فوقانی و دو سطح تحتانی – جانبی تشکیل می شود. حجم مثانه در اقایان حدود120 تا 320 میلی لیتر و در خانم ها کمتر است.
معمولاً وقتی حجم ادرار به 280 میلی لیتر برسد، دفع آن اجتناب ناپذیر می شود. البته ممکن است مثانه بتواند تا 500 میلی لیتر ادرار را تحمل کند ولی وجود بیش از این مقدار ادرار در داخل مثانه موجب احساس درد و فشار می شود.*خونرسانی به مثانه به وسیله ی سرخرگ های مثانه ای فوقانی و تحتانی که شاخه های سرخرگتنه ی قدامی سرخرگ خاصره ای(ایلیاک) داخلی هستند و نیز سرخرگ های سُدادی (obturator) و سرینی تحتانی صورت می گیرد.
در جنس مؤنث، شاخه های اضافی نیز از سرخرگ رحمی و سرخرگ مهبلی(واژینال) به مثانه خونرسانی می کنند.* خون برگشتی از مثانه، به وسیله شبکه ی پیچیده ای از سیاهرگ ها، واقع در سطح تحتانی-خارجی به سیاهرگ خاصره ای(ایلیاک داخلی) می رسد.* اعصاب مثانه، شبکه ی عصبی مثانه ای، متشکل از اجزای سمپاتیک و پاراسمپاتیک را تشکیل می دهند که رشته های آوران پاراسمپاتیک آن از قطعات خاجی دوم تا چهارم نخاع و رشته های وابران پارسمپاتیک آن از قطعات دوم نخاع پشتی و دو قطعه ی فوقانی نخاع کمری مشأ می گیرند. شبکه ی عصبی مثانه ای از بخش قدامی شبکه ی عصبی هیپوگاستریک تحتانی جدا می شود.
*رگ های لنفاوی مثانه از 3 شبکه ی مخاطیف داخل عضلانی و خارج عضلانی منشأ می گیرند که به گره های لنفاوی خاصره ای خارجی خاتمه می یابند.
عفونت مثانه
تحقیقات این طور نشان میدهند که این بیماری در واقع یک نوع نشانگان التهاب مثانه است که احتمالاً توسط عفونت باکتریایی، خودایمنی (پاسخ ایمن به اجزای خودی بدن) یا موارد آزارنده ایجاد میشود.
تحریک مثانه و قرارگرفتن در معرض اشعه ایکس (رادیوتراپی ناحیه لگن) نیز از علل احتمالی این بیماری میباشند.
سابقه حساسیت یا آلرژی به داروها، غذاها، یا سایر مواد، تب یونجه یا آسم
آرتریت روماتویید
سابقه درآوردن رحم
عفونت ادراري
عفونت هاي ادراري، يکي از شايع ترين عفونت هايي است که ممکن است در طول زندگي هر فرد براي او اتفاق بيفتد. معمولاً اين بيماري در زنان بيشتر از مردان به چشم مي خورد و 50 درصد از زنان حداقل يک مرتبه در زندگي، عفونت ادراري( بخصوص عفونت مثانه) را تجربه مي کنند که ممکن است مربوط به مثانه( التهاب مثانه) يا عفونت کليه باشد.
سنگ مثانه و تغذیه
باقلا از نظر طبیعت، تازهٔ آن، سرد و تر و خشک آن سرد و خشک است.
گل باقلا گرم است و باقلا را اگر با سرکه و آب بپزند و با پوست بخورند، اسهالهای حاصل از زخم رودهها و اسهالهای مزمن را قطع میکند و آرد آن با روغن بادام و قند برای سرفه، خشونت سینه و حلق مفید است.
آب پخته باقلا برای رفع خشونت حلق، جلوگیری از تولید سنگ مثانه و بازکردن گرفتگیها مفید است.
ضماد آرد آن با شنبلیله و عسل برای نرم کردن دمل و ورم بنا گوش مفید است.
باقلا، تولید نفخ و سنگینی سر و معده میکند، به این دلیل برای جلوگیری از این عوارض باید آن را پوست کنده، بجوشانند و آب آن را دور بریزند، سپس پخته و با روغن بادام و ادویه گرم مانند فلفل، دارچین و پونه بخورند. خاکستر باقلا برای رفع عوارض پوست نافع است.
گل باقلا، مدر و ضد تشنج است. از دم کردهٔ ۴۰ گرم گل باقلا در ۱۰۰۰ گرم آب جوش برای دفع سنگ کلیه و رفع قولنجهای کلیوی استفاده میشود. جوشاندهٔ میوهٔ باقلای سبز هم در موارد ورم مثانهٔ ناشی از وجود سنگ و رسوبات مفید است.
آرد باقلا در بازکردن جوشها و خروج چرک از آنها اثر نافع دارد. در هندوستان، ریشههای ضخیم و تازهٔ باقلا را در موارد ابتلا به دیورزیس (ترشح زیاد و خارج از اندازهٔ ادرار که اغلب در بیماران مبتلا به دیابت ملیتوس دیده میشود) مصرف میکنند.
خوردن باقلا خصوصاً اسراف در خوردن آن در بهار به ویژه به صورت خام در برخی اشخاص، عوارضی ایجاد میکند که شبیه نوعی مسمومیت است و آن را فاویسم یا فابیسم گویند. در بعضی موارد، عوارض خیلی شدید است که ممکن است فرد را هلاک کند، به این ترتیب که در موارد شدید موجب تب، کمخونی، یرقان، اسهال، اختلالات روانی و ناراحتیهای قلبی میشود؛ بنابراین در خوردن باقلای تازه و ناپخته در مورد اطفال باید احتیاط کرد و حتیالامکان از اسراف در خوردن نوع تازه و بخصوص نپختهٔ آن پرهیز کرد.
منبع : متخصص اورولوژی تهران