[sbu_post_image]
کليه سنگ ساز
اگر غلظت مواد در ادرار زياد شود، زمينه های تشکيل سنگ کليه فراهم می شود. حالا می گوييم که برای جلوگيری از تشکيل سنگ بايد اين غلظت مواد را کم کنيم. به عبارتی بايد ادرار را تا می توانيم، رقيق کنيم. يعنی فردی که کليه سنگ ساز دارد، بايد آب و مايعات زيادی مصرف کند.
چقدر آب خوردن مهم نيست . چقدر ادرار داشتن مهم است. ممکن است فردی در محيطی گرم زندگی کند يا فعاليت روزانه اش زياد باشد، روزی 5 تا پارچ هم آب بخورد ، ولی باز کافی نباشد. چون همه اين 8 ليوان آبی که می خورد، عرق می شود و چيزی از آن به ادرار نمی رسد تا رقيق شود. اين فايده ای برای پيشگيری از سنگ کليه ندارد. برای همين بايد ملاک، ميزان ادرار باشد نه ميزان آبی که فرد می خورد. ما به بيماران توصيه می کنيم آنقدری آب بخورند که روزانه بيش از 2 ليتر ادرار داشته باشند. يا بعبارتی در طول خواب شبانه يک بار برای ادرار کردن به دستشويی بروند. بيماری که کليه سنگ ساز دارد، اگر احساس تشنگی کند و بعد آب بخورد، از قافله عقب مانده است. يعنی چنين بيمارانی نبايد هيچ وقت احساس تشنگی کنند و هميشه قبل از احساس تشنگی آب بخورند. اين بيماران بايد شب ها هنگام خواب يک ليوان بالای سرشان باشد، موقع کار روی ميزشان يک ليوان آب باشد . يعنی برای دسترسی به آب نبايد بيمار مشکلی داشته باشد.
علت کليه سنگ ساز
اينکه چرا سنگ کليه ايجاد می شود؟ چرا در يک کليه بيشتر از ديگری سنگ توليد می شود؟ چرا بعضی بيشتر و بعضی کمتر سنگ کليه دارند؟ سئوالاتی هستند که هنوز بطور مشخص جواب آنها پيدا نشده است. اما در اين زمينه نظريه هايی وجود دارد. مثلا” اگر غلظت مواد داخل ادرار زياد شود، می تواند زمينه ساز سنگ کليه شود يا در برخی موارد زمينه های ارثی برای تشکيل سنگ مطرح است که استعداد فرد را در ابتلا به سنگ کليه افزايش می دهد.
وقتی غلظت موادی در داخل يک محلول بيش از حد شود، در نهايت به حالت فوق اشباع در می آيند و به کريستال تبديل شده و رسوب می کنند، مثل اتفاقی که موقع توليد نبات رخ می دهد. نبات رابا همين روش توليد می کنند. ابتدا محلول شکر و آب را غليظ می کنند، و سپس داخل اين محلول غليظ نخ آويزان می کنند تا کريستال های شکر دور اين نخ جمع شوند و نبات توليد شود. اين همان اتفاقی است که هنگام تشکيل سنگ کليه می افتد. وقتی غلظت مواد در ادرار زياد شود، زمينه تشکيل هسته سنگ در ادرار فراهم می شود. وقتی هم که اين هسته اوليه ايجاد شد، ساير مواد دور اين هسته رسوب می کنند و سنگ بزرگ می شود.
درد سنگ کلیه
معمولا” سنگ وقتی می خواهد دفع بشود، درد ايجاد می کند و وقتی جايش ثابت شد، درد از بين می رود، به عبارتی وقتی درد سنگ کليه از بين رفت، مفهومش دفع سنگ نيست. يعنی وقتی درد شروع شد و بعد تسکين پيدا کرد، بايد تکليف سنگ مشخص شود و نبايد بيمار فکر کند که چون ديگر درد ندارد پس همه چيز خوب شد و سنگ از بين رفت. بايد به کمک سونوگرافی و عکس راديولوژی مخصوص کليه و مجاری ادرار، اين سنگ پيگيری شود و اگر پيدا نشد آن وقت بگوييم که سنگ افتاده است و يک نفس راحت بکشيم.
تشخيص سنگ کليه
تشخيص سنگ کليه در کسانی که تاکنون سنگ کليه نداشته اند، هيچ علامتی هم ندارند، کمی مشکل است. از طرفی نمی توان به تمام افراد جامعه هم توصيه کرد که بروند و سونوگرافی و راديولوژی بشوند، چرا که احتمال دارد سنگ کليه داشته باشند. بنابراين ما توصيه می کنيم در کسانی که ممکن است کليه سنگ ساز داشته باشند و دلايلی به نفع سنگ کليه در آنها وجود دارد، بررسی های لازم صورت گيرد، مثلا” کسانی که در فاميل درجه يکشان سابقه سنگ کليه وجود دارد، هر سال يا هر دو سال يکبار، برای اين بررسی ها به پزشک مراجعه کنند. افرادی هم که خودشان سابقه سنگ کليه دارند، بايد سالی يکبار تحت سونوگرافی و بررسی های لازم قرار بگيرند.
جنس سنگ کلیه
شايع ترين نوع سنگ کليه ، سنگ های کلسيمی هستند. شايد حدود 80 تا 85 درصد از انواع سنگ های کليوی سنگ های کلسيمی هستند. اين سنگ های کلسيمی هم عموما” به صورت نمک های کلسيم هستند. يعنی مثلا” اگزالات کلسيم يا فسفات کلسيم، بعد از سنگ های کلسيمی، سنگ های عفونی، اسيد اوريکی و ساير انواع سنگ ها شيوع دارند. ولی اکثر افرادی که گرفتار سنگ کليه می شوند، در واقع گرفتار سنگهای کلسيمی هستند.
اين کلسيم ممکن است ، بيش از حد از روده جذب شود. ما در طول روز حدود هزار ميلی گرم کلسيم مصرف می کنيم که از اين مقدار چيزی حدود يک سومش جذب می شود. اگر اين ميزان جذب به هر دليلی افزايش يابد، مثلا” ميزان کلسيمی که مصرف می کنيم، زياد باشد،می تواند باعث تشکيل سنگ شود. ممکن است، ميزان کلسيمی که از طريق کليه دفع می شود، به دليل يک بيماری افزايش يابد. البته اين بيماری ها عموما” بيماری های مربوط به استخوان و هورمون های مربوط به آن هستند. مثلا” در بيماری هيپرپاراتيروئيدی ، برداشت کلسيم از استخوان ها افزايش می يابد و می رود که از کليه دفع شود و تبعا” غلظتش در ادرار افزايش يافته و باعث تشکيل سنگ می شود. در بعضی از موارد هم کلسيمی که به کليه می رسد زياد نيست ولی خود کليه به دليل مشکلی که دارد، بيش از حد کلسيم را دفع می کند. ماجرا از اين قرار است: حدود 95 درصد کلسيمی که در ابتدای واحدهای کليوی وارد ادرار می شود، دوباره در کليه باز جذب می شود. اگر کليه ای نتواند اين 95درصد کلسيم را باز جذب کند، مسلما” غلظت کلسيم ادرار بالا می رود و زمينه ساز تشکيل سنگ می شود.
منبع : بیتوته