[sbu_post_image]
همودياليز شايع ترين روش دياليز است. امروزه بيش از 280000 بيمار در ايالت متحده از اين درمان استفاده مي كنند. از اين روش در موارد حاد (كه چند روز تا چند هفته نياز به دياليز دارند) و بيماران مبتلا به (End Stage renal disease) كه به درمان دراز مدت يا دايمي نياز دارند استفاده مي شود . يك دستگاه دياليز يا كليه مصنوعي به عنوان يك غشاي صناعي نيمه تراوا عمل مي كند و جايگزين گلومرول ها و توبول هاي آسيب ديده مي شود.در بيماران مبتلا به نارسايي كليوي مزمن، دياليز خوني از مرگ جلوگيري مي كند ، هر چند كه درمان كننده بيماري كليوي نبوده و فعاليت هاي درون ريز و متابوليك كليه ها را جبران نمي كند . دياليز را معمولا سه بار در هفته و هر بار حداقل 3 تا 4 ساعت انجام مي دهند. دياليز مزمن يا نگهدارنده در اين بيماران ضامن بقا و كنترل كننده نشانه هاي اورميك است. براي كنترل ESRD بهتر است شروع درمان قبل از بروز علائم و نشانه هاي اورمي شديد باشد. هدف دياليز خوني خروج مواد نيتروژن دار سمي و آب اضافي از خون است . در دياليز خوني ، خون كه انباشته از سموم و مواد زائد نيتروژن دار است، از بيمار به دستگاه دياليز كننده منتقل مي شود و پس از پاكسازي به بيمار باز مي گردد.
دسترسي به رگ ها در دیالیز خونی
خون مي تواند از رگ خارج و در دستگاه پاك شود و با سرعت 300 الي 550 ميلي متر در دقيقه به بدن بازگردد ، با اين حال ، نخست بايد دسترسي به گردش خون بيمار انجام شود. چندين راه دسترسي وجود دارد :
ابزارهاي دستيابي عروقي در دیالیز خونی
براي دسترسي سريع به گردش خون بيمار در موارد دياليز خوني حاد ، يك كانتر دو مجرايي با قطر زياد به وريد زير ترقوه اي ، و واجي داخلي يا راني وارد مي شود.
اين روش دسترسي عروقي بي خطر نيست ( عوارضي نظير هماتوم ، پنوموتوراكس ، عفونت ، ترومبوز وريد زير ترقوه اي ، جريان ناكافي) و مي توان از آن براي فقط 3 هفته استفاده كرد. هنگامي كه نيازي به كاتتر نباشد ، مثل موارد بهبود وضعيت بيمار و يا دستيابي به ديگر راه هاي دسترسي عروقي ، كاتتر خارج مي شود. همچنين مي توان كاتترهاي طوق دار دو مجرايي را به كمك جراحي در وريد زير تر قوه اي بيماري وارد كرد كه به يك كاتتر وريدي مركزي براي دياليز دراز مدت نياز دارد.
فيستول شرياني-وريدي در دیالیز خونی
يك روش دسترسي پاياتر كه فيستول شرياني – وريدي ناميده مي شود ، به كمك جراحي (معمولا در ساعد) به وسيله اتصال (آناستوموز) يك شريان به يك وريد ، خواه به صورت پهلو –پهلو يا انتها – پهلو حاصل مي شوند تا جريان خون كافي براي عبور از دستگاه فراهم گردد. بخش شرياني فيستول براي جريان شرياني و بخش وريدي براي انفوزيون مجدد خون دياليز شده به كار مي رود . در نهايت 14 روز طول مي كشد تا فيستول آماده استفاده شود. اين زمان لازم است تا فيستول بهبود يابد و بخش وريدي فيستول اتساع يافته و پذيراي دو سوزن قطور شود . به بيمار گفته مي شود تا با انجام تمرين هايي ، ابعاد عروق مربوطه را افزايش دهد (مثلا فشردن يك توپ لاستيكي براي فيستول هاي ساعد) ، تا فيستول توانايي پذيرش سوزن هاي با قطر بالا براي دياليز خوني را داشته باشد.
پيوند شرياني – وريدي در دیالیز خونی
يك پيوند شرياني – وريدي را مي توان با قرار دادن يك ماده بيولوژيك ، نيمه بيولوژيك يا مصنوعي ميان شريان و وريد ايجاد نمود.
معمولا” زماني پيوند ايجاد مي شود كه عروق بيمار براي ايجاد فيستول مناسب نباشد ، بيماران دچار نارسايي عروقي (مثلا” به علت ديابت) اغلب جهت دياليز شدن به يك پيوند عروقي نياز دارند. پيوندها غالبا” در ساعد تعبيه مي شوند، اما ممكن است در ران و يا ناحيه قفسه صدري نيز ايجاد شوند.عفونت و ترومبوز شايع ترين عوارض پيوند شرياني – وريدي مي باشند.
عوارض دياليز خوني
يكي از علل اصلي مرگ بيماران تحت دياليز خوني مزمن، بيماري قلبي – عروقي آترواسكلروزي است. ظاهرا” اختلالات متابوليسم ليپيد (هيپر تري گليسريدمي) به وسيله دياليز خوني شدت مي يابد. نارسايي احتقاني قلب ، بيماري عروق كرونر و درد آنژيتي ، سكته مغزي و نارسايي عروق محيطي ممكن است روي دهند و بيمار را ناتوان كنند . كم خوني و ضعف در كاهش فعاليت فيزيكي و رواني ، از دست دادن انرژي و انگيزه و فقدان علاقه نيز دخيل هستند و اين با وجودي است كه استفاده از اريتروپوئيتين (اپوژن) قبل از شروع دياليز تأثير چشمگيري بر ميزان هماتوكريت در 19 ماه اول بعد از شروع دياليز داشته است . انعقاد در دستگاه هاي دياليز به وسيله تعديل در ميزان هپارين قابل پيشگيري است.
زخم هاي معدي و ساير مشكلات گوارشي به دليل فشار فيزيولوژيك ناشي از بيماري مزمن ، داروها و كلسيم موجب استئوديستروفي كليوي مي شود كه دردها و شكستگي هاي استخواني ايجاد مي كند . مشكلات ديگر عبارتند از تجمع مايع به دليل نارسايي احتقاني قلب ، سوء تغذيه، عفونت ، نوروپاتي و خارش.
بيش ار 85 درصد از بيماران همو دياليزي دچار اختلالات مهم در خواب خود مي شوند كه اين مسئله وضعيت سلامتي آنها را پيچيده مي سازد . مطالعات اخير بيانگر آن است كه انجام دياليز در صبح يا نزديك غروب خطر اختلال در خواب بيمار را افزايش مي دهد لذا به عنوان يك استراتژي جهت كاهش مشكل خواب بيماران همودياليزي پيشنهاد مي شود از انجام مداخلاتي كه باعث تغيير در درجه حرارت محلول دياليز مي شود پيشگيري شود تا باعث بالا رفتن درجه حرارت بيمار و محدود كردن چرت حين دياليز وي نگردد.
عوارض ديگر دياليز شامل موارد زير است:
* افت فشار خون.
* كرامپ عضلاني دردناك
* خونريزي
* ديس ريتمي ها
* آمبولي هوا
* درد قفسه سينه
* عدم تعادل دياليزي
مراقبت از بیمارن دیالیزی
در طول دياليز ، بايد بيمار، دستگاه دياليز و محلول دياليز به طور پيوسته تحت نظر باشند تا عوارض بالقوه متعددي نظير آمبولي هوا ، فراپالايش نا كافي يا بيش از حد (افت فشار خون، كرامپ ، استفراغ) ، نشت خون، آلودگي و لخته شدن مايع در حال چرخش عوارض دسترسي عروقي ، رديابي شوند. پرستار در مركز دياليز نقش مهمي درپايش ،حمايت ، ارزيابي و آموزش بيمار ايفا مي كند .
تمامي داروها و دوراژ آن ها بايستي در بيماران تحت دياليز به دقت بررسي شوند. درمان پائين آورنده فشار خون (از داروهاي معمول در اين بيماران) يكي از نمونه هايي است كه در آن آموزش و برقراري ارتباط با بيمار مي تواند بسيار مؤثر باشد . بيمار بايد بداند كه چه زماني بايد دارو را مصرف كند و چه زماني آن را كنار گذارد.
به عنوان نمونه، اگر داروهاي پائين آورنده فشار خون در روز دياليز مصرف شوند ، تأثير آن ها در هنگام دياليز ممكن است فشار خون را به گونه اي خطر ناك پائين آورد. بسياري از داروهايي كه روزي يك بار تجويز مي شوند ، بايد پس از دياليز مصرف شوند.
درمان تغذيه اي و مايع درماني بیماران دیالیزی
به دليل تأثيرات اورمي، رژيم غذايي يكي از عوامل مهم براي بيماران دياليزي است . اهداف درمان تغذيه اي عبارتند از :به حد اقل رساندن نشانه هاي اورمي و اختلالات مايع الكتروليت ، حفظ وضعيت تغذيه اي مناسب از طريق مصرف پروتئين ، كالري، ويتامين و مواد معدني به ميزان كافي و تشويق به مصرف غذاهاي خوش طعم.
محدود كردن پروتئين رژيم غذايي از تجمع فرآورده هاي زائد نيتروژن دار مي كاهد، نشانه هاي اورمي را كاهش مي دهد و حتي ممكن است آغاز دياليز را چند ماه به تعويق بياندازد . محدود كردن مصرف مايع نيز توصيه مي شود ، زيرا تجمع مايع ممكن است منجر به افزايش وزن، نارسايي احتقاني قلب و خيز ريوي گردد.
با آغاز دياليز خوني، هنوز تا حدي از نظر مصرف پروتئين ، سديم ، پتاسيم و مايع محدوديت وجود دارد. مصرف پروتئين به حدود 2/1 تا 3/1 گرم بر كيلوگرم وزن ايده آل بدن در روز محدود مي شود ، بنابر اين پروتئين بايستي از كيفيت بيولوژيكي بالايي برخوردار بوده و حاوي اسيد آمينه هاي ضروري باشد تا بيمار دچار كمبود پروتئين نشده و تعادل نيتروژني مثبت را حفظ كند . برخي از غذاهاي غني از پروتئين عبارتند از تخم مرغ ، گوشت ، شير ، ماكيان و ماهي. محدوديت سديم به ميزان 2 تا 3 گرم در روز و محدوديت مايعات معادل برون ده ادراري به اضافه 500 ميلي ليتر در روز است.
هدف از دياليز بيماران ، حفظ افزايش وزن آن ها در فواصل دياليز در حد كمتر از 5/1 كيلوگرم است . ميزان محدوديت پتاسيم به ميزان كاركرد كليوي باقيمانده و فعاليت دياليز بستگي دارد.
محدود كردن رژيم غذايي يك تغيير مختل كننده و نا خوشايند در زندگي بسياري از بيماران مبتلا به نارسايي كليوي مزمن محسوب مي شود.
منبع: بهار نارنج